آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Breeding Ground

ˈbriːdɪŋˈɡraʊnd ˈbriːdɪŋɡraʊnd

معنی breeding ground | جمله با breeding ground

محل نشو و نمو، پروردگاه، جایی که در آن حیوان ویژه‌ای تولید مثل می‌کند ، بستره، گانگاه

Swamps are breeding grounds for flies and mosquitoes.

باتلاق‌ها محل پرورش مگس و پشه‌اند.

محل یا شرایط موجب تولید و گسترش چیزی (مانند عقیده یا فعالیت و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Slums are often breeding grounds of crime.

محله‌های فقیرنشین اغلب بستر جنایت هستند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد breeding ground

  1. noun animal breeding area
    Synonyms:
    breeding place hatchery birthplace birth site rookery

ارجاع به لغت breeding ground

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «breeding ground» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/breeding ground

لغات نزدیک breeding ground

پیشنهاد بهبود معانی