فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Brownnose

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

(آمریکا-عامیانه) چاپلوسی کردن، خودشیرینی کردن، خایه‌مالی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

She tried to brownnose the boss by staying after work and helping him clean the room.

سعی کرد با بیشتر ماندن و کمک در تمیز کردن اتاق چاپلوسی رئیس را بکند.

He has been brownnosing everyone in the company just to get a bigger office.

پیش همه خودشیرینی می‌کرد فقط برای اینکه دفتر بزرگتری گیرش بیاید.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد brownnose

  1. verb suck up to
    Synonyms:
    flatter kiss ass apple-polish bootlick fawn on curry favor get on the right side of back-scratch scratch one’s back toady

ارجاع به لغت brownnose

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «brownnose» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/brownnose

لغات نزدیک brownnose

پیشنهاد بهبود معانی