آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۳ شهریور ۱۴۰۴

    Bring Round

    معنی bring round

    phrasal verb

    به هوش آوردن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج bring round

    معنی bring round به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «bring round» در زبان فارسی به «به هوش آوردن» یا «متقاعد کردن» ترجمه می‌شود. البته بسته به متن، این عبارت می‌تواند دو معنای متفاوت داشته باشد: یکی در زمینه‌ی پزشکی یا سلامتی که به معنای بازگرداندن فرد بیهوش به حالت هوشیاری است، و دیگری در زمینه‌ی ارتباطات انسانی که به معنای تغییر دادن نظر یا قانع کردن فردی نسبت به موضوعی به کار می‌رود.

    در معنای نخست، یعنی «به هوش آوردن»، عبارت «bring round» اغلب در شرایط اضطراری پزشکی استفاده می‌شود. زمانی که فردی به دلیل بیماری، شوک، ضعف یا حادثه از هوش می‌رود، اقداماتی مانند دادن تنفس مصنوعی، پاشیدن آب سرد به صورت یا انتقال به فضای باز می‌تواند به بازگشت هوشیاری او کمک کند. این فرآیند اهمیت زیادی در کمک‌های اولیه دارد و می‌تواند جان انسان را نجات دهد. به همین دلیل، بسیاری از دوره‌های آموزش کمک‌های اولیه بخشی را به آموزش روش‌های مؤثر برای «bring round» اختصاص می‌دهند.

    در معنای دوم، یعنی «متقاعد کردن»، این عبارت به موقعیتی اشاره دارد که فردی توانسته با ارائه‌ی استدلال‌های قانع‌کننده یا ایجاد شرایط مناسب، نظر یا عقیده‌ی شخص دیگری را تغییر دهد. این معنا بیشتر در مکالمات روزمره یا متون غیررسمی کاربرد دارد. برای مثال، ممکن است کسی ابتدا با یک تصمیم مخالف باشد، اما پس از شنیدن توضیحات منطقی یا تجربه کردن جنبه‌های مثبت آن موضوع، نظرش تغییر کند و به دیدگاه دیگری روی بیاورد. این کار، در واقع نوعی فرایند روانی و ارتباطی است که نیازمند صبر، مهارت و شناخت دقیق از فرد مقابل است.

    تفاوت جالب این دو کاربرد در این است که یکی به بعد جسمی و وضعیت هوشیاری بدن مرتبط است و دیگری به بعد ذهنی و تغییر نگرش مربوط می‌شود. با این حال، هر دو معنا به نوعی «بازگرداندن» یا «تغییر حالت» اشاره دارند؛ چه بازگرداندن فرد به حالت هوشیاری، چه تغییر دادن دیدگاه او به سمت پذیرش موضوعی جدید. این هم‌معنایی پنهان نشان می‌دهد که زبان چگونه با استفاده از یک عبارت می‌تواند به مفاهیم گوناگون اما هم‌ریشه اشاره کند.

    از منظر کاربرد اجتماعی، «bring round» در معنای قانع کردن می‌تواند بسیار پرکاربرد باشد. بسیاری از گفتگوهای روزانه، جلسات کاری و حتی روابط شخصی بر پایه‌ی همین تعامل شکل می‌گیرد. انسان‌ها اغلب تلاش می‌کنند دیگران را به سوی دیدگاه خود سوق دهند یا دست‌کم آن‌ها را وادار به تأمل و بازنگری در عقایدشان کنند. این فرآیند نه‌تنها در زندگی روزمره، بلکه در زمینه‌های آموزشی، روان‌شناسی و مدیریت نیز اهمیت ویژه‌ای دارد.

    چه در معنای فیزیکی و چه در معنای روانی، «bring round» عبارتی است که به تغییر، بازگشت و تحول اشاره دارد. این عبارت یادآور می‌شود که انسان توانایی اثرگذاری بر دیگران را دارد؛ چه با کمک به بازگشت سلامتی جسمی فردی، چه با یاری به تغییر نگرش و پذیرش دیدگاه جدید. «bring round» نه فقط یک اصطلاح ساده‌ی انگلیسی، بلکه مفهومی عمیق در ارتباطات انسانی و شرایط حیاتی است.

    ارجاع به لغت bring round

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «bring round» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bring-round

    لغات نزدیک bring round

    • - bring out
    • - bring out the best
    • - bring round
    • - bring something home to
    • - bring something to someone's notice
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.