آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Bur

bɜːr bɜː

معنی bur | جمله با bur

noun adverb

( burr =) خار، تیغ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

When he came back from the field, his pants were full of burs.

از دشت که برگشت شلوارش پر از خار و خاشاک بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد bur

  1. verb remove the burrs from
    Synonyms:
  1. noun small bit used in dentistry or surgery
    Synonyms:
    grain nut pod boll acorn seed-pod burr prickly seedcase

ارجاع به لغت bur

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bur» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bur

لغات نزدیک bur

پیشنهاد بهبود معانی