با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Camelback

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
صندلی یا نیمکت که پشت آن به شکل نیم‌دایره کوهان شتر باشد، مبل کوهانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد camelback

  1. noun
    Synonyms: crookback, harelip, malconformation, swayback, talipes, teratology
  2. adjective
    Synonyms: valgus

ارجاع به لغت camelback

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «camelback» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/camelback

لغات نزدیک camelback

پیشنهاد بهبود معانی