فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Capriciousness

kəˈprɪʃəsnəs kəˈprɪʃəsnəs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

ادبی دمدمی‌مزاجی، مودی بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Her capriciousness often left her friends bewildered.

دمدمی‌مزاجی او اغلب دوستانش را گیج می‌کرد.

They learned to accept his capriciousness as part of his charm.

آن‌ها متوجه شدند که مودی بودن او را به‌عنوان بخشی از جذابیت او بپذیرند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت capriciousness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «capriciousness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/capriciousness

لغات نزدیک capriciousness

پیشنهاد بهبود معانی