فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Cashback

ˈkæʃbæk ˈkæʃbæk

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت در انگلیسی بریتانیایی: cash-back

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

کسب‌وکار بازپرداخت نقدی، بازگشت نقدی، کش‌بک (بازگشت درصدی از مبلغ خرید به مشتری که معمولاً به‌عنوان مشوقی برای خرید مجدد از فروشگاه یا وفاداری به برند ارائه می‌شود)

He received his cashback in the form of a gift card.

او بازپرداخت نقدی خود را در قالب کارت هدیه دریافت کرد.

She earned cashback on her online purchases this month.

او در این ماه بابت خریدهای آنلاین خود برگشت نقدی دریافت کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

With each transaction, cashback is automatically applied to my account.

با هر تراکنش، بازگشت نقدی به‌طور خودکار روی حساب من اعمال می‌شود.

noun uncountable

کسب‌وکار پول بازپرداخت‌شده، پول بازگردانده‌شده، کش‌بک (مبلغی که خریدار هنگام خرید محصولی از شرکت فروشنده به‌عنوان تشویق برای خرید دریافت می‌کند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The cashback from her last transaction was credited to her account instantly.

کش‌بک آخرین تراکنش او بلافاصله به حسابش واریز شد.

The cashback from her recent online orders helped her save money.

پول بازگردانده‌شده‌ی حاصل از سفارشات آنلاین اخیرش به او کمک کرد تا پول خود را پس‌انداز کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cashback

  1. noun a financial incentive offered by retailers or financial institutions where a percentage of a purchase amount is returned to the buyer

ارجاع به لغت cashback

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cashback» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cashback

لغات نزدیک cashback

پیشنهاد بهبود معانی