فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Cashew

ˈkæʃuː / / kəˈʃuː ˈkæʃuː / / kəˈʃuː

توضیحات:

همچنین می‌توان از cashew nut به‌جای cashew استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

بادام‌هندی

He prefers cashew over any other type of nut.

او بادام‌هندی را به هرنوع آجیل دیگری ترجیح می‌دهد.

Cashew milk is a popular dairy alternative among many vegans.

شیر بادام‌هندی جایگزین لبنی محبوبی در میان بسیاری از گیاه‌خواران است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Cashew butter is a delicious alternative to peanut butter.

کره‌ی بادام‌هندی جایگزین خوشمزه‌ای برای کره‌ی بادام‌زمینی است.

noun

گیاه‌شناسی درخت بادام‌هندی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

A cashew can grow up to 15 meters tall.

درخت بادام‌هندی می‌تواند تا ۱۵ متر رشد کند.

The cashew thrives in tropical climates.

درخت بادام‌هندی در آب‌و‌هوای گرمسیری رشد می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cashew

  1. noun an edible kidney-shaped nut, rich in oil and protein, which is roasted and shelled before it can be eaten. Oil extracted from the shells is used as a lubricant, in the production of plastics, etc
    Synonyms:
    cashew-nut anacardium-occidentale
  1. a bushy tropical American tree rela cashew tree

ارجاع به لغت cashew

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cashew» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cashew

لغات نزدیک cashew

پیشنهاد بهبود معانی