فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Chico

ˈtʃikoʊ ˈtʃiːkəʊ

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun

جغرافیا چیکو (شهری در ایالت کالیفرنیا در ایالات متحده‌ی آمریکا)

The population of Chico has been steadily growing over the years.

جمعیت چیکو در طول این سال‌ها به طور پیوسته در حال افزایش بوده است.

The residents of Chico enjoy a high quality of life.

ساکنان چیکو از کیفیت زندگی بالایی برخوردار هستند.

noun countable informal

مرد جوان، پسر جوان (از ریشه‌ی اسپانیایی) (با حرف کوچک)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The chico was studying hard for his upcoming exams.

مرد جوان برای امتحانات آتی خودش سخت درس می‌خواند.

The chico walked down the street with his friends, laughing and joking.

پسر جوان با دوستانش در خیابان قدم می‌زد. می‌خندید و شوخی می‌کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد Chico

  1. noun United States comedian; one of four brothers who made motion pictures together (1891-1961)
    Synonyms:
    marx Leonard Marx

ارجاع به لغت Chico

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «Chico» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/chico

لغات نزدیک Chico

پیشنهاد بهبود معانی