فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Chiropractic

ˌkaɪroʊˈpræktɪk ˈkaɪrəʊpræktɪk

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

پزشکی مهره‌ورزی، کایروپراکتیک (روشی برای درمان بیماری‌ها که شامل اعمال فشار و تنظیم مفاصل بدن، به‌ویژه ستون فقرات است)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

Chiropractic can help relieve back pain effectively.

مهره‌ورزی می‌تواند به تسکین مؤثر درد کمر کمک کند.

Many athletes use chiropractic to improve their performance.

بسیاری از ورزشکاران برای بهبود عملکرد خود از کایروپراکتیک استفاده می‌کنند.

adjective

پزشکی وابسته به مهره‌ورزی، وابسته به کایروپراکتیک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

She opened her own chiropractic clinic in the city center.

او کلینیک مهره‌ورزی خود را در مرکز شهر افتتاح کرد.

He received chiropractic care for his back pain.

او برای درد کمرش تحت مراقبت کایروپراکتیک قرار گرفت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد chiropractic

  1. noun a method of treating diseases and physical problems by pressing and moving bones in the spine and joints
    Synonyms:
    homeopathy ayurveda osteopathy chiropraxis
  1. adjective relating to the medical treatment involving the manipulation of the spine and other joints
    Synonyms:
    orthopedic orthodontic allopathic osteopathic naturopathic chiropodic periodontic hydropathic prosthodontic

ارجاع به لغت chiropractic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chiropractic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/chiropractic

لغات نزدیک chiropractic

پیشنهاد بهبود معانی