فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Classroom Management

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation noun uncountable

مدیریت کلاس درس، مدیریت کلاسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

She implemented new strategies for classroom management this semester.

او در این ترم، برای مدیریت کلاس درس استراتژی‌های جدیدی را اجرا کرد.

Effective classroom management is essential for creating a productive learning environment.

مدیریت مؤثر کلاس درس برای ایجاد یک محیط آموزشی سازنده ضروری است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The workshop focused on innovative approaches to classroom management.

این کارگاه بر روی رویکردهای نوآورانه‌ی مدیریت کلاسی تمرکز داشت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد classroom management

  1. noun actions that an instructor takes to create and maintain a learning environment that is conducive to successful instruction

ارجاع به لغت classroom management

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «classroom management» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/classroom-management

لغات نزدیک classroom management

پیشنهاد بهبود معانی