در معنای دوم .Co مخفف لغت company است.
در معنای سوم .Co مخفف لغت county است.
در معنای چهارم CO مخفف لغت Commanding Officer است.
در معنای پنجم CO مخفف لغت Colorado است.
در معنای ششم Co مخفف لغت cobalt است.
(-co) با، باهم
He is the co-founder of the tech company.
او همبنیانگذار آن شرکت فناوری است.
The co-pilot landed the plane safely.
کمکخلبان هواپیما را با ایمنی به زمین نشاند.
(.Co) شرکت، کسبوکار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Smith & Co. was founded in 1978.
شرکت اسمیت در سال ۱۹۷۸ تأسیس شد.
They ordered the supplies from Johnson & Co.
آنها لوازم را از شرکت جانسون سفارش دادند.
شهرستان
Nassau Co. is located on Long Island.
شهرستان ناساو در لانگ آیلند قرار دارد.
Co. Mayo is in western Ireland.
شهرستان میو در مناطق غربی ایرلند است.
(CO) فرمانده (نظامی)
After ten years in the army, he became a CO.
پساز ده سال خدمت در ارتش، او فرمانده شد.
The CO was respected by everyone in the battalion.
فرمانده در بین تمام افراد گردان مورد احترام بود.
(CO) ایالت کلرادو (در آدرس استفاده میشود)
She moved from Austin, TX to Fort Collins, CO.
او از آستین، تگزاس، به فورت کالینز، کلرادو نقل مکان کرد.
Boulder, CO is known for its tech scene and beautiful nature.
بولدر، واقع در کلرادو، بهخاطر فضای فناوری و طبیعت زیبایش معروف است.
شیمی عنصر شیمیایی (Co) کبالت، عنصر کبالت
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی شیمی
Co salts are used to produce a deep blue color in glass.
نمکهای کبالت برای تولید رنگ آبی تیره در شیشهسازی استفاده میشوند.
Co is often used in lithium-ion batteries.
کبالت معمولاً در باتریهای لیتیوم-یونی استفاده میشود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «co» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/co