با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Cognoscente

ˌkɑːnjəˈʃentiː ˌkɒnjəʊˈʃentɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

متخصص در آثار هنری، عتیقه‌شناس
- Only the cognoscenti understand his work.
- فقط هنرشناسان کار او را درک می‌کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cognoscente

  1. noun An expert able to appreciate a field; especially in the fine arts
    Synonyms: connoisseur, authority, critic, expert, insider, judge, specialist

ارجاع به لغت cognoscente

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cognoscente» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cognoscente

لغات نزدیک cognoscente

پیشنهاد بهبود معانی