گذشتهی ساده:
connedشکل سوم:
connedوجه وصفی حال:
conningهمچنین میتوان از con بهجای conn استفاده کرد.
(کشتی، هواپیما و ...) راندن، هدایت کردن، کنترل کردن
The captain will conn the ship through the narrow passage.
کاپیتان کشتی را از گذرگاه باریک هدایت میکند.
He was proud to conn the yacht on its first voyage.
او مفتخر بود که در اولین سفر، قایق بادبانی را کنترل کرد.
کنترل (توسط کاپیتان، خلبان و ...)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The captain took the conn as they approached the harbor.
کاپیتان وقتی به بندر نزدیک میشدند، کنترل را به دست گرفت.
Mistakes in the conn can lead to dangerous situations at sea.
اشتباهات در کنترل میتواند منجر به موقعیتهای خطرناک در دریا شود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «conn» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/conn