آخرین به‌روزرسانی:

Constant Criticism

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

انتقاد مداوم

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

She faced constant criticism from her boss.

او با انتقاد مداوم از سوی رئیسش مواجه شد.

The constant criticism was demoralizing.

انتقاد مداوم تضعیف کننده روحیه بود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت constant criticism

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «constant criticism» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/constant-criticism

لغات نزدیک constant criticism

پیشنهاد بهبود معانی