مخمل نخی راهراه، مخمل کبریتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a corduroy jacket
کت (ساخته شده از) مخمل کبریتی
He was wearing a pair of black corduroys.
او شلوار مخمل کبریتی سیاهرنگی به تن داشت.
a corduroy road
(در جاهای باتلاقی و غیره) راه الواری (که کف آن با دیرک یا تیرهای موازی فرش شده است)
a corduroy bridge
پل الواری
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «corduroy» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/corduroy