آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Corduroy

ˈkɔːrdərɔɪ ˈkɔːdʒərɔɪ / / -djə-

معنی corduroy | جمله با corduroy

noun

مخمل نخی راه‌راه، مخمل کبریتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

a corduroy jacket

کت (ساخته شده از) مخمل کبریتی

He was wearing a pair of black corduroys.

او شلوار مخمل کبریتی سیاه‌رنگی به تن داشت.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a corduroy road

(در جاهای باتلاقی و غیره) راه الواری (که کف آن با دیرک یا تیرهای موازی فرش شده است)

a corduroy bridge

پل الواری

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد corduroy

  1. noun a cut pile fabric with vertical ribs; usually made of cotton
  1. adjective
    Synonyms:
    sulcated corduroyed nankeen
  1. verb
    Synonyms:
    rugging

ارجاع به لغت corduroy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «corduroy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/corduroy

لغات نزدیک corduroy

پیشنهاد بهبود معانی