فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Cosplay

ˈkɑːzpleɪ ˈkɒzpleɪ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    cosplayed
  • سوم شخص مفرد:

    cosplays
  • وجه وصفی حال:

    cosplaying
  • شکل جمع:

    cosplays

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable
    پوشاک کاس‌پلی، خیالی‌پوشی (پوشیدن لباس شخصیت‌های خیالی و وانمود به این‌که آن شخص همان شخصیت خیالی می‌باشد.)
    • - She looked stunning in her cosplay outfit.
    • - او در لباس کا‌س‌پلی خود جذاب به نظر می‌رسید.
    • - She spent hours perfecting her intricate cosplay for the upcoming convention.
    • - او ساعت‌ها وقت صرف کرد تا کاس‌پلی پیچیده‌اش را برای اجتماع آتی کامل کند.
  • verb - intransitive
    وانمود کردن، نقش بازی کردن، لباس پوشیدن (شخصیت‌های خیالی)
    • - The group of friends gathered in the park to cosplay and capture some epic photos.
    • - گروهی از دوستان در پارک جمع‌شده بودند تا با هم نقش بازی کنند و چند عکس حماسی بگیرند.
    • - They decided to cosplay as their favorite characters for the upcoming convention.
    • - آن‌ها تصمیم گرفتند که مانند شخصیت‌های مورد علاقه‌ی خود برای اجتماع پیش رو، نقش بازی کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت cosplay

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cosplay» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cosplay

لغات نزدیک cosplay

پیشنهاد بهبود معانی