فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Cosplay

ˈkɑːzpleɪ ˈkɒzpleɪ

گذشته‌ی ساده:

cosplayed

سوم‌شخص مفرد:

cosplays

وجه وصفی حال:

cosplaying

شکل جمع:

cosplays

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

پوشاک کاس‌پلی، خیالی‌پوشی (پوشیدن لباس شخصیت‌های خیالی و وانمود به این‌که آن شخص همان شخصیت خیالی می‌باشد.)

She looked stunning in her cosplay outfit.

او در لباس کا‌س‌پلی خود جذاب به نظر می‌رسید.

She spent hours perfecting her intricate cosplay for the upcoming convention.

او ساعت‌ها وقت صرف کرد تا کاس‌پلی پیچیده‌اش را برای اجتماع آتی کامل کند.

verb - intransitive

وانمود کردن، نقش بازی کردن، لباس پوشیدن (شخصیت‌های خیالی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The group of friends gathered in the park to cosplay and capture some epic photos.

گروهی از دوستان در پارک جمع‌شده بودند تا با هم نقش بازی کنند و چند عکس حماسی بگیرند.

They decided to cosplay as their favorite characters for the upcoming convention.

آن‌ها تصمیم گرفتند که مانند شخصیت‌های مورد علاقه‌ی خود برای اجتماع پیش رو، نقش بازی کنند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت cosplay

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cosplay» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cosplay

لغات نزدیک cosplay

پیشنهاد بهبود معانی