آخرین به‌روزرسانی:

Cosponsor

American: ˌkoˈspɒnsər British: ˌkoˈspɒnsə

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive

متعهد مشترک، بانی مشترک (کسی که به اتفاق یک یا چند نفر دیگر انجام کار یا تقدیم لایحه و غیره را به‌عهده می‌گیرد)

He is one of the cosponsors of the new tax bill.

او یکی از تقدیم‌کنندگان لایحه‌ی جدید مالیات‌ها است.

noun verb - transitive

مشترکا متعهد یا بانی شدن، به عهده گرفتن (به همراهی دیگران)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

He cosponsored the bill.

او یکی از تقدیم‌کنندگان لایحه بود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت cosponsor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cosponsor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cosponsor

لغات نزدیک cosponsor

پیشنهاد بهبود معانی