متعهد مشترک، بانی مشترک (کسی که به اتفاق یک یا چند نفر دیگر انجام کار یا تقدیم لایحه و غیره را بهعهده میگیرد)
He is one of the cosponsors of the new tax bill.
او یکی از تقدیمکنندگان لایحهی جدید مالیاتها است.
مشترکا متعهد یا بانی شدن، به عهده گرفتن (به همراهی دیگران)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He cosponsored the bill.
او یکی از تقدیمکنندگان لایحه بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cosponsor» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cosponsor