امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Cosponsor

American: ˌkoˈspɒnsər British: ˌkoˈspɒnsə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive
متعهد مشترک، بانی مشترک (کسی که به اتفاق یک یا چند نفر دیگر انجام کار یا تقدیم لایحه و غیره را به‌عهده می‌گیرد)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- He is one of the cosponsors of the new tax bill.
- او یکی از تقدیم‌کنندگان لایحه‌ی جدید مالیات‌ها است.
noun verb - transitive
مشترکا متعهد یا بانی شدن، به عهده گرفتن (به همراهی دیگران)
- He cosponsored the bill.
- او یکی از تقدیم‌کنندگان لایحه بود.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت cosponsor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cosponsor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cosponsor

لغات نزدیک cosponsor

پیشنهاد بهبود معانی