ایجاد بی ثباتی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Political corruption can create instability in a country.
فساد سیاسی می تواند در یک کشور بی ثباتی ایجاد کند.
The sudden change in policy created instability in the market.
تغییر ناگهانی سیاست باعث ایجاد بی ثباتی در بازار شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «create instability» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/create-instability