آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Crockery

ˈkrɑːkəri ˈkrɒkəri

معنی crockery | جمله با crockery

noun uncountable

انگلیسی بریتانیایی قدیمی ظروف چینی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The delicate crockery clattered in the sink.

ظروف چینی ظریف در سینک به صدا در آمد.

The broken crockery littered the kitchen floor.

ظروف چینی شکسته، کف آشپزخانه را پر کرده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد crockery

  1. noun earthenware

ارجاع به لغت crockery

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crockery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/crockery

لغات نزدیک crockery

پیشنهاد بهبود معانی