انگلیسی بریتانیایی قدیمی ظروف بدل چینی، ظروف سفالی، ظروف سرامیکی، سفالینه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The delicate crockery clattered in the sink.
ظروف سفالی ظریف در سینک به صدا در آمد.
The broken crockery littered the kitchen floor.
ظروف بدل چینی شکسته کف آشپزخانه را پر کرده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «crockery» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/crockery