استفادهی روزانه، مصرف روزانه، کاربرد روزانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He plans to reduce his daily usage of caffeine for better sleep.
او قصد دارد که برای خواب بهتر، مصرف روزانهی کافئین خود را کاهش دهد.
Her daily usage of the fitness app keeps her motivated to exercise.
استفادهی روزانهی او از اپلیکیشن تناسباندام، او را به ورزش کردن ترغیب میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «daily usage» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/daily-usage