فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Daily Usage

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation noun countable uncountable

استفاده‌ی روزانه، مصرف روزانه، کاربرد روزانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

He plans to reduce his daily usage of caffeine for better sleep.

او قصد دارد که برای خواب بهتر، مصرف روزانه‌ی کافئین خود را کاهش دهد.

Her daily usage of the fitness app keeps her motivated to exercise.

استفاده‌ی روزانه‌ی او از اپلیکیشن تناسب‌اندام، او را به ورزش کردن ترغیب می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد daily usage

  1. noun the average amount or frequency of a particular item, service, or resource that is utilized on a daily basis

ارجاع به لغت daily usage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «daily usage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/daily-usage

لغات نزدیک daily usage

پیشنهاد بهبود معانی