آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Deregulation

ˌdiːreɡjəˈleɪʃn ˌdiːreɡjəˈleɪʃn

معنی deregulation | جمله با deregulation

noun uncountable

اقتصاد عدم نظارت دولت، حذف نظارت یا محدودیت

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

the deregulation of the financial markets

حذف نظارت دولت بر بازارهای مالی

Since deregulation, banks are permitted to set their own interest rates.

از زمانی که نظارت دولت برداشته شده است، بانک‌ها می‌توانند نرخ بهره‌ی خود را تصویب کنند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد deregulation

  1. noun the removal of imposed
    Synonyms:
    free trade liberalism laissez-faire free enterprise noninterference nonintervention controls on a system disinvolvement self-regulating market isolationism free competition

ارجاع به لغت deregulation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «deregulation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/deregulation

لغات نزدیک deregulation

پیشنهاد بهبود معانی