فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Deviancy

American: ˈdiːviˌensi British: ˈdiːviənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • انحراف، برگشتگی، رفتار منحرف، کج‌رفتاری
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد deviancy

  1. noun The condition of being abnormal
    Synonyms: aberrance, aberrancy, aberration, abnormality, anomaly, deviance, deviation, irregularity, preternaturalness, unnaturalness

ارجاع به لغت deviancy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «deviancy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/deviancy

لغات نزدیک deviancy

پیشنهاد بهبود معانی