به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Dichotomy

daɪˈkɑːt̬əmi daɪˈkɒtəmi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    دورستگی، دوگانگی
  • noun
    تقسیم به دو بخش، انشعاب به دو شعبه، دو حالتی
    • - the dichotomy between truth and falsehood
    • - تفاوت میان راستی و نادرستی
    • - a dichotomy into good and evil
    • - دو شاخگی خوبی و بدی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد dichotomy

  1. noun division
    Synonyms: difference, difference of opinion, disagreement, disunion, separation, split

ارجاع به لغت dichotomy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dichotomy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dichotomy

لغات نزدیک dichotomy

پیشنهاد بهبود معانی