فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Dry Dock

ˈdraɪdɑːk draɪdɒk

توضیحات:

شکل نوشتاری این لغت در حالت فعل (Verb): dry-dock

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

(کشتی‌رانی) حوض خشک (حوضی که برای تعمیر یا ساخت کشتی از آن استفاده می‌شود)

The ship was taken to the dry-dock for maintenance and repairs.

کشتی برای تعمیر و نگهداری به حوض خشک منتقل شد.

The ship was lifted out of the water and placed on the dry dock for painting and cleaning.

کشتی از آب خارج شد و برای رنگ‌آمیزی و تمیز کردن روی حوض خشک قرار گرفت.

verb - transitive

در حوض خشک قرار دادن (کشتی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The ship was dry-docked for routine maintenance and repairs.

کشتی برای نگهداری و تعمیرات روتین در حوض حشک قرار گرفت.

The shipyard workers dry-docked the massive cargo ship.

کارگران کشتی‌سازی کشتی باری عظیم را در حوض خشک قرار دادند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت dry dock

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dry dock» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dry-dock

لغات نزدیک dry dock

پیشنهاد بهبود معانی