فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Expressway

ɪkˈspresweɪ ɪkˈspresweɪ

شکل جمع:

expressways

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

آزادراه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

We decided to take the expressway to reach our destination.

تصمیم گرفتیم برای رسیدن به مقصد از آزادراه برویم.

Drivers need to be cautious when entering or exiting the expressway.

رانندگان باید هنگام ورود به یا خروج از آزادراه احتیاط کنند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد expressway

  1. noun large, well-travelled road
    Synonyms:
    freeway highway interstate turnpike superhighway parkway thruway

ارجاع به لغت expressway

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «expressway» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/expressway

لغات نزدیک expressway

پیشنهاد بهبود معانی