معنی extortionate به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ɪkˈstɔːrʃnət ɪkˈstɔːʃnət

معنی و نمونه‌جمله

adjective

زیاده‌ستان، زیاد، زورگیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- an extortionate price

- قیمت غیر‌منصفانه

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد extortionate

adjective oppressive

Synonyms: exacting, avaricious, rapacious, bloodsucking, corrupt, greedy, severe
adjective excessive

Synonyms: exorbitant, extravagant, unreasonable, expensive

ارجاع به لغت extortionate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «extortionate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/extortionate

لغات نزدیک extortionate

- extortion
- extortionary
- extortionate
- extortioner
- extortionist

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel