با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Fbi

ˌef biː ˈaɪ ˌef biː ˈaɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • مخفف : (آمریکا) دفتر بازرسی فدرال (که مسئول ضدجاسوسی و فعالیت‌های پنهانی در داخل آمریکا است درحالی‌که CIA امور برون‌مرزی را به‌عهده دارد)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد fbi

  1. noun A federal law enforcement agency that is the principal investigative arm of the Department of Justice
    Synonyms: federal bureau of investigation, cia, federal law enforcement agency, feds, aec, eda, eeoc, eib, epa, faa, fca, fda, fpc, ftc, gao, gsa, icc, nasa, nlrb, nsf, oeo, tva, usia, va

ارجاع به لغت fbi

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fbi» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fbi

لغات نزدیک fbi

پیشنهاد بهبود معانی