امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Forearm

ˈfɔːrɑːrm ˈfɔːrɑːm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive
ساعد، بازو، از پیش مسلح کردن، از قبل آماده کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد forearm

  1. verb To prepare (oneself) for action
    Synonyms:
    brace fortify gird ready steel strengthen
  1. noun
    Synonyms:
    antibrachium radius ulna

ارجاع به لغت forearm

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «forearm» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/forearm

لغات نزدیک forearm

پیشنهاد بهبود معانی