با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Fungible

ˈfʌndʒəbl ˈfʌndʒəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    حقوق قابل تبدیل به پول، تبدیل‌پذیر، معاوضه‌پذیر، پایاپا
    • - fungible goods such as petroleum or wheat are different from non-fungible goods such as rugs or paintings.
    • - کالاهای تعویض‌شدنی مانند نفت و گندم با کالاهای تعویض‌نشدنی مانند فرش و نقاشی فرق دارند.
    • - This good cannot be traded to third parties, and it is not entirely fungible.
    • - این کالا نمی‌تواند با طرف سومی مبادله شود و کاملاً قابل‌تعویض نیست.
  • noun
    کالای پایاپا، هر چیز معاوضه‌پذیر، کالای مثلی
    • - some tribes use fungibles instead of money.
    • - برخی قبایل از کالاهای پایاپا به جای پول استفاده می‌کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت fungible

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fungible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fungible

لغات نزدیک fungible

پیشنهاد بهبود معانی