آیکن بنر

نسل سوخته کیه؟! نسل‌ها رو به انگلیسی یاد بگیر!

نسل سوخته؟! نسل‌ها رو به انگلیسی یاد بگیر!

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Fungible

ˈfʌndʒəbl ˈfʌndʒəbl

معنی fungible | جمله با fungible

adjective

حقوق قابل تبدیل به پول، تبدیل‌پذیر، معاوضه‌پذیر، پایاپا

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی حقوق

مشاهده

fungible goods such as petroleum or wheat are different from non-fungible goods such as rugs or paintings.

کالاهای تعویض‌شدنی مانند نفت و گندم با کالاهای تعویض‌نشدنی مانند فرش و نقاشی فرق دارند.

This good cannot be traded to third parties, and it is not entirely fungible.

این کالا نمی‌تواند با طرف سومی مبادله شود و کاملاً قابل‌تعویض نیست.

noun

کالای پایاپا، هر چیز معاوضه‌پذیر، کالای مثلی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

some tribes use fungibles instead of money.

برخی قبایل از کالاهای پایاپا به جای پول استفاده می‌کنند.

پیشنهاد بهبود معانی

سوال‌های رایج fungible

معنی fungible به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «fungible» در زبان فارسی به «قابل معاوضه»، «تبدیل‌پذیر» یا «قابل جانشینی» یا «پایاپا» ترجمه می‌شود.

واژه‌ی «fungible» برای توصیف اشیا، کالاها یا دارایی‌هایی به کار می‌رود که قابل تعویض با نمونه‌ی مشابه خود هستند و ارزش آن‌ها بدون توجه به ویژگی‌های فردی‌شان یکسان است. به عبارت دیگر، یک دارایی «fungible» زمانی ارزش خود را حفظ می‌کند که بتوان آن را با یک واحد دیگر از همان نوع جایگزین کرد بدون اینکه کیفیت یا ارزش آن تغییر کند. برای مثال، پول نقد نمونه‌ای از دارایی «fungible» است، زیرا یک اسکناس ۱۰ دلاری به‌طور کامل قابل تعویض با یک اسکناس ۱۰ دلاری دیگر است.

از نظر حقوقی و اقتصادی، مفهوم «fungible» اهمیت ویژه‌ای دارد و برای تعیین ارزش، قراردادها و معاملات کاربرد دارد. دارایی‌های قابل معاوضه مانند ارز، کالاهای استانداردشده یا سهام، امکان معامله سریع و انعطاف‌پذیر را فراهم می‌کنند. این ویژگی باعث می‌شود که «fungible» بودن یک دارایی، به مدیریت مالی و اقتصادی کارآمد کمک کند و نقدینگی بازار را افزایش دهد.

کاربرد «fungible» محدود به پول و دارایی‌های مالی نیست و می‌تواند به هر نوع موردی اشاره داشته باشد که قابلیت جایگزینی با نمونه مشابه خود را دارد. برای مثال، در قراردادهای تجاری یا صنعتی، مواد خام استاندارد مانند نفت یا فولاد «fungible» محسوب می‌شوند، زیرا واحدهای آن‌ها به آسانی قابل تعویض با یکدیگر هستند و ارزش یکسانی دارند. این کاربرد گسترده، نشان می‌دهد که واژه‌ی «fungible» نقش مهمی در تحلیل اقتصادی، حقوقی و تجاری ایفا می‌کند.

از منظر سبکی، «fungible» یک اصطلاح تخصصی و رسمی است که بیشتر در متون اقتصادی، مالی، حقوقی و مدیریتی استفاده می‌شود. در مکالمات روزمره کمتر به کار می‌رود، زیرا ماهیت فنی و دقیق دارد، اما در محیط‌های حرفه‌ای و تحلیلی بار معنایی قوی و روشنایی مفهومی زیادی ارائه می‌دهد و نشان‌دهنده‌ی تسلط نویسنده یا گوینده بر مفاهیم پیچیده است.

از لحاظ فرهنگی و مفهومی، «fungible» بازتابی از اهمیت استانداردسازی، تعویض‌پذیری و انعطاف در روابط اقتصادی و اجتماعی است. این کلمه به ما یادآوری می‌کند که در دنیای مدرن، بسیاری از ارزش‌ها و دارایی‌ها به دلیل قابلیت جایگزینی و تعویض‌پذیری، عملکرد روان‌تر و موثرتر در بازار و زندگی روزمره دارند. «fungible» نه تنها یک صفت اقتصادی، بلکه مفهومی کلیدی برای فهم سازوکارهای مالی و معاملاتی است.

ارجاع به لغت fungible

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fungible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fungible

لغات نزدیک fungible

پیشنهاد بهبود معانی