آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Furbelow

ˈfɜːrbɪloʊ ˈfɜːbɪləʊ

معنی furbelow | جمله با furbelow

noun verb - transitive

چین، حاشیه چین‌دار، چین دادن، چین دوختن روی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

She was heavily made and there were all kinds of furbelows hanging around her neck.

او هفت قلم بزک کرده بود و همه‌جور زلم‌زیمبو از گردنش آویزان بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد furbelow

  1. noun a strip of pleated material used as a decoration or a trim
    Synonyms:

ارجاع به لغت furbelow

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «furbelow» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/furbelow

لغات نزدیک furbelow

پیشنهاد بهبود معانی