امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Garniture

ˈɡɑːrnɪtʃər ˈɡɑːnɪtʃə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
( embellishment =) تزیین، چاشنی، مخلفات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد garniture

  1. noun Something that adorns
    Synonyms:
    adornment decoration embellishment garnishment ornament ornamentation trim trimming

ارجاع به لغت garniture

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «garniture» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/garniture

لغات نزدیک garniture

پیشنهاد بهبود معانی