آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

Garnishment

ˈɡɑːrnɪʃmənt ˈɡɑːnɪʃmənt

معنی garnishment

noun

تزئین، آرایش، تأمین خواسته، حکم تأمین مدعابه، احضار شخص ثالث، حکم توقیف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد garnishment

ارجاع به لغت garnishment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «garnishment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/garnishment

لغات نزدیک garnishment

پیشنهاد بهبود معانی