فهماندن، وانمود کردن، حالی کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I was given to understand that he would go if he were invited.
اینطور دستگیرم شد که اگر از او دعوت میکردند، میرفت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «give to understand (or believe)» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/give to understand (or believe)