فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Glacier

ˈɡleɪʃər ˈɡlæsiə

شکل جمع:

glaciers

معنی

noun countable

یخ‌رود، برف‌رود، توده یخ غلتان، رودخانه یخ، یخچال طبیعی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد glacier

  1. noun mountain of ice, snow
    Synonyms:
    iceberg berg ice floe floe glacial mass ice field icecap snow slide

Collocations

glacier mill

تنوره‌ی یخ‌رود، تنوره‌ی یخ پهنه، چاه یخ‌ساز

glacier snout

یخچال‌پوز، دماغه‌ی یخ‌رود

ارجاع به لغت glacier

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «glacier» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/glacier

لغات نزدیک glacier

پیشنهاد بهبود معانی