با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Glacier

ˈɡleɪʃər ˈɡlæsiə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    glaciers

معنی

noun countable
یخ‌رود، برف‌رود، توده یخ غلتان، رودخانه یخ، یخچال طبیعی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد glacier

  1. noun mountain of ice, snow
    Synonyms: berg, floe, glacial mass, iceberg, icecap, ice field, ice floe, snow slide

Collocations

  • glacier mill

    تنوره‌ی یخ‌رود، تنوره‌ی یخ پهنه، چاه یخ‌ساز

  • glacier snout

    یخچال‌پوز، دماغه‌ی یخ‌رود

ارجاع به لغت glacier

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «glacier» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/glacier

لغات نزدیک glacier

پیشنهاد بهبود معانی