با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Governmentally

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adverb
    توسط/از طریق دولت یا حکومت، به‌طور دولتی، به‌طور حکومتی، از نظر دولتی، از نظر حکومتی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - Farsi remains the only governmentally recognized language in the country, though Kurdish and other minority languages are recognized at the provincial level and in local media.
    - زبان فارسی تنها زبان به رسمیت شناخته‌شده (=زبان رسمی) از نظر دولتی در کشور است، هر چند که زبان کُردی و دیگر زبان‌های اقلیت، در سطح استانی و در رسانه‌های محلی به رسمیت شناخته شده‌اند.
    - governmentally determined policy
    - سیاست تعیین‌شده توسط دولت
    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات هم‌خانواده governmentally

    ارجاع به لغت governmentally

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «governmentally» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/governmentally

    لغات نزدیک governmentally

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار