فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Governess

ˈɡʌvərnəs ˈɡʌvənəs

معنی

noun

حاکم زن، مدیر زن، زنی که مواظبت بچه یا اشخاص جوان را به‌عهده می‌گیرد، زن حاکم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد governess

  1. noun tutor
    Synonyms:
    teacher guardian nanny tutoress duenna mistress

لغات هم‌خانواده governess

ارجاع به لغت governess

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «governess» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/governess

لغات نزدیک governess

پیشنهاد بهبود معانی