با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Governess

ˈɡʌvərnəs ˈɡʌvənəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
حاکم زن، مدیر زن، زنی که مواظبت بچه یا اشخاص جوان را به‌عهده می‌گیرد، زن حاکم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد governess

  1. noun tutor
    Synonyms: nanny, tutoress, mistress, duenna, guardian, teacher

لغات هم‌خانواده governess

ارجاع به لغت governess

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «governess» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/governess

لغات نزدیک governess

پیشنهاد بهبود معانی