آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Governed

سوم‌شخص مفرد:

governs

وجه وصفی حال:

governing

معنی governed | جمله با governed

B2

تبعه، تحت حاکمیت، تحت حکومت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

governed regions

مناطق تحت حاکمیت

Beijing regards the governed island as its territory.

پکن جزیره‌ی تحت حکومت را قلمرو خود تلقی می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد governed

  1. adjective ruled
    Synonyms:
    led guided directed conducted commanded administered overseen supervised mastered driven piloted subjugated superintended under authority
    Antonyms:
  1. adjective controlled
    Antonyms:
    unruly capricious self-determined

سوال‌های رایج governed

وجه وصفی حال governed چی میشه؟

وجه وصفی حال governed در زبان انگلیسی governing است.

سوم‌شخص مفرد governed چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد governed در زبان انگلیسی governs است.

ارجاع به لغت governed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «governed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/governed

لغات نزدیک governed

پیشنهاد بهبود معانی