سومشخص مفرد:
governsوجه وصفی حال:
governingتبعه، تحت حاکمیت، تحت حکومت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
governed regions
مناطق تحت حاکمیت
Beijing regards the governed island as its territory.
پکن جزیرهی تحت حکومت را قلمرو خود تلقی میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «governed» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/governed