فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Influenced

سوم‌شخص مفرد:

influences

وجه وصفی حال:

influencing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B2

تحت‌تأثیر قرارگرفته، اثرپذیرفته، تأثیرپذیرفته، متأثر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

Wave‐influenced deltas

دلتاهای متأثر از موج

understanding interpersonal trust in a Confucian-influenced society

درک اعتمادِ بین‌ فردی در جامعه‌ی تحت‌تأثیرِ کنفوسیوس

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد influenced

  1. adjective affected
    Synonyms:
    changed moved altered shaped formed determined swayed persuaded motivated turned inveigled

ارجاع به لغت influenced

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «influenced» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/influenced

لغات نزدیک influenced

پیشنهاد بهبود معانی