با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Influenced

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم شخص مفرد:

    influences
  • وجه وصفی حال:

    influencing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective B2
    تحت‌تأثیر قرارگرفته، اثرپذیرفته، تأثیرپذیرفته، متأثر
    • - Wave‐influenced deltas
    • - دلتاهای متأثر از موج
    • - understanding interpersonal trust in a Confucian-influenced society
    • - درک اعتمادِ بین‌ فردی در جامعه‌ی تحت‌تأثیرِ کنفوسیوس
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد influenced

  1. adjective affected
    Synonyms: changed, swayed, turned, altered, persuaded, inveigled, shaped, formed, determined, moved, motivated

ارجاع به لغت influenced

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «influenced» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/influenced

لغات نزدیک influenced

پیشنهاد بهبود معانی