۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Grue

American: /ɡru/ British: /ɡruː/
آخرین به‌روزرسانی:
ذخیره در لغات برگزیده

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive
(در اثر ترس یا سرما) لرزیدن، به رعشه افتادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- The trees seemed to grue in the cold wind.
- به نظر می‌رسید درختان در باد سرد می‌لرزند.
- She could feel her heart grue when she heard the unsettling noises.
- وقتی صداهای آزاردهنده را می‌شنید احساس می‌کرد قلبش به رعشه افتاده است.
noun countable
(بر اثر ترس یا سرما) لرزش
- A sudden grue swept over her as the cold wind blew.
- با وزش باد سرد، لرزشی ناگهانی او را فراگرفت.
- She was unable to shake off the grue that accompanied the dark night.
- او نتوانست از لرزیدنی که همراه با شب تاریک بود، رها شود.
noun countable
(اسکاتلندی) ذره، تکه، بخش کوچک
- A grue of dust floated in the sunlight streaming through the window.
- ذره‌ای گرد و غبار در نور خورشید که از طریق پنجره وارد می‌شد، شناور شد.
- Not a single grue of evidence was left behind at the crime scene.
- حتی بخش کوچکی از شواهد و مدارک در صحنه جرم باقی نماند.
noun countable
(اسکاتلندی) برف
- The mountain was covered in grue, shining in the sun.
- کوه پوشیده در برف بود و زیر آفتاب می‌درخشید.
- After the storm, the village was blanketed in fresh grue.
- پس از طوفان، روستا پوشیده در برف بود.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت grue

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «grue» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/grue

لغات نزدیک grue

پیشنهاد بهبود معانی