فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Guinea Pig

ˈɡɪniˈpɪɡ ˈɡɪnipɪɡ

شکل جمع:

guinea pigs

توضیحات:

همچنین می‌توان از guineapig به‌ جای guinea pig استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

جانورشناسی خوکچه‌هندی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

I adopted a guinea pig from the local pet store.

من یک خوکچه‌هندی را از فروشگاه حیوانات خانگی محلی پذیرفتم.

My little sister loves to cuddle her guinea pig.

خواهر کوچکم دوست دارد خوکچه‌هندی‌اش را در آغوش بگیرد.

noun countable

موش آزمایشگاهی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The Nazis used children as guinea pigs in dangerous scientific experiments.

نازی‌ها از اطفال مانند موش‌های آزمایشگاهی برای آزمایش‌های علمی خطرناک استفاده می‌کردند.

The guinea pig in the lab is being used for testing new medications.

موش آزمایشگاهی در آزمایشگاه برای آزمایش داروهای جدید استفاده می‌شود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد guinea pig

  1. noun experimental subject
    Synonyms:
    subject victim test subject testee examinee lab rat lab animal test animal laboratory animal experimental animal rodent cavy Cavia porcellus

ارجاع به لغت guinea pig

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «guinea pig» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/guinea-pig

لغات نزدیک guinea pig

پیشنهاد بهبود معانی