شکل جمع:
hsH (هشتمین حرف الفبای انگلیسی)
He wrote a large H on the paper.
او H بزرگی را روی کاغذ نوشت.
The word "hat" begins with the letter H.
کلمه "hat" با حرف H شروع میشود.
زیستشناسی (سرده) انسان
h در این معنی مخفف کلمهی homo است.
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی زیستشناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
H behavior varies significantly across different environments.
رفتار انسان در محیطهای مختلف بهطور قابل توجهی متفاوت است.
Researchers are studying H diversity in ancient populations.
محققان درحال مطالعهی تنوع انسان در جمعیتهای باستانی هستند.
تقویم (h) ساعت
The flight duration is 12 hs.
مدتزمان پرواز ۱۲ ساعت است.
The meeting will start at 14:00 h.
جلسه در ساعت ۱۴ بعدازظهر آغاز میشود.
ریاضی فیزیک (h) ارتفاع، بلندی، بلندا، فرازا
The table's h is 30 inches.
ارتفاع این میز ۳۰ اینچ است.
She measured the h of the box.
او بلندای جعبه را اندازهگیری کرد.
شیمی عنصر شیمیایی (H) هیدروژن، عنصر هیدروژن، گاز هیدروژن (نماد شیمیایی عنصر Hydrogen)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی شیمی
H is the lightest element on the periodic table.
هیدروژن سبکترین عنصر جدول تناوبی است.
In water, two H atoms bond with one O atom.
در آب، دو اتم هیدروژن با یک اتم اکسیژن پیوند دارند.
زیستشناسی شیمی هیستیدین (یکی از ۲۰ اسید آمینهی اصلی در ساخت پروتئینها که در بدن انسان و دیگر موجودات زنده نقشی حیاتی ایفا میکند) (نماد histidine)
H plays a crucial role in protein synthesis.
هیستیدین در سنتز پروتئین نقش مهمی ایفا میکند.
In biochemistry, H is essential for pH regulation.
در بیوشیمی، هیستیدین برای تنظیم پیاچ ضروری است.
فیزیک (h) ثابت پلانک (یکی از بنیادیترین ثابتهای فیزیک کوانتومی که نشانگر مقیاس انرژی و طول موج است و در تبیین رفتار ذرات زیراتمی نقشی کلیدی ایفا میکند) (نماد Planck's constant)
In quantum mechanics, Planck's constant is denoted by the symbol "h".
در مکانیک کوانتومی، ثابت پلانک با نماد "h" نشان داده میشود.
The "h" plays a crucial role in the quantization of energy levels.
ثابت پلانک در کوانتیزاسیون سطوح انرژی نقش مهمی ایفا میکند.
شیمی فیزیک آنتالپی، اندرتافت، درونگرمی (مقدار کل محتوای انرژی سامانه در فشار و دمای ثابت) (نماد enthalpy)
Enthalpy (H) is crucial for understanding heat transfer.
آنتالپی (H) برای درک انتقال حرارت بسیار مهم است.
In thermodynamics, we often calculate H for various processes.
در ترمودینامیک، ما اغلب آنتالپی را برای فرایندهای مختلفی محاسبه میکنیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «H» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/h