با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

H

eɪtʃ eɪtʃ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
هشتمین حرف الفبای انگلیسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun
صدای آن برابر با "ح" و یا "ه" فارسی است مانند: h در واژه‌ی hat
noun
هر چیز به شکل:H
noun
نفر یا چیز هشتم
symbol uncountable
شیمی عنصر شیمیایی (H) هیدروژن، عنصر هیدروژن، گاز هیدروژن (نماد شیمیایی عنصر Hydrogen)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد h

  1. A unit of inductance in which an induced electromotive force of one volt is produced when the current is varied at the rate of one ampere per second
    Synonyms: hydrogen, henry, atomic number 1
  2. noun (thermodynamics) a thermodynamic quantity equal to the internal energy of a system plus the product of its volume and pressure
    Synonyms: heat content, total heat, enthalpy
  3. noun The 8th letter of the Roman alphabet
    Synonyms: h
  4. noun The constant of proportionality relating the energy of a photon to its frequency; approximately 6.626 x 10^-34 joule-second
    Synonyms: Planck's constant

ارجاع به لغت h

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «h» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/h

لغات نزدیک h

پیشنهاد بهبود معانی