شکل جمع:
homos(مرد) همجنسگرا، همجنسباز
We support the rights of the homo community.
ما از حقوق جامعهی همجنسگرا حمایت میکنیم.
Some people still struggle with accepting homos.
برخی از مردم هنوز با پذیرش همجنسگرایان مشکل دارند.
زیستشناسی (سرده) انسان
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی زیستشناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Homo erectus was an early member of the homo genus.
انسان راستقامت یکی از اعضای اولیهی سردهی انسان بود.
The study of homo evolution is a fascinating field of research.
مطالعهی تکامل سردهی انسان یک زمینهی تحقیقاتی جذاب است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «homo» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/homo