آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۳ آذر ۱۴۰۳

    Harp

    hɑːrp hɑːp

    گذشته‌ی ساده:

    harped

    شکل سوم:

    harped

    سوم‌شخص مفرد:

    harps

    وجه وصفی حال:

    harping

    شکل جمع:

    harps

    معنی harp | جمله با harp

    noun countable

    موسیقی چنگ، هارپ (گونه‌ای ساز زهی باستانی است)

    harp, چنگ، هارپ (گونه‌ای ساز زهی باستانی است)

    The harp was beautifully crafted.

    چنگ به‌زیبایی درست شده بود.

    She had been practicing the harp for years.

    او سال‌ها بود که چنگ تمرین می‌کرد.

    verb - intransitive

    (درباره‌ی موضوعی) دائم حرف زدن، پیله کردن، شکایت کردن، حرافی کردن، پرچانگی کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    She kept harping on her husband's inefficiency.

    او مدام درباره‌ی بی‌عرضگی شوهرش شکایت می‌کرد.

    I wish my friend would stop harping on her ex-boyfriend and focus on more positive aspects of her life.

    ای کاش دوستم یک‌ریز راجع به دوست پسر سابقش حرف نمی‌زد و روی جنبه‌های مثبت زندگی‌اش تمرکز می‌کرد.

    verb - intransitive

    موسیقی چنگ زدن

    She loves to harp on her harp every morning.

    او دوست دارد هر صبح با چنگ خود چنگ بزند.

    The musician will harp on the harp during the concert, showcasing their exceptional talent.

    این نوازنده در طول کنسرت بر روی هارپ چنگ خواهد زد و استعداد استثنایی خود را به نمایش می‌گذارد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد harp

    1. noun a small rectangular free-reed instrument having a row of free reeds set back in air holes and played by blowing into the desired hole
      Synonyms:
      harmonica mouth-organ mouth harp zither dulcimer lyre cithara Autoharp (trademark) heptachord psaltery hexachord polychord aeolian-harp concert harp pedal harp triple harp folk harp Welsh harp Irish harp Celtic harp
    1. verb come back to
      Synonyms:
      repeat reiterate dwell nag

    Phrasal verbs

    harp on

    مکرراً تکرار کردن، بسیار گفتن، پرگویی کردن، حرافی کردن، پرچانگی کردن

    سوال‌های رایج harp

    معنی harp به فارسی چی میشه؟

    چنگ یا هارپ (Harp) یکی از سازهای زهی و قدیمی است که به دلیل زیبایی صدا و طراحی خاصش، در بسیاری از فرهنگ‌ها و سبک‌های موسیقی مورد استفاده قرار می‌گیرد. این ساز به شکل یک مثلث بزرگ با رشته‌های کشیده شده از دو طرف طراحی شده است و با نواختن رشته‌ها با انگشتان یا ابزارهای دیگری مانند ناخن، صدا تولید می‌کند.

    تاریخچه

    چنگ قدمت بسیار طولانی دارد و به حدود ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح برمی‌گردد. آثار باستانی نشان می‌دهد که این ساز در تمدن‌های مختلفی مانند مصر، بین‌النهرین و یونان باستان وجود داشته است. در طول تاریخ، چنگ به تدریج دچار تغییرات و تحولات زیادی شده و به شکل‌های متفاوتی در نقاط مختلف جهان ظاهر گشته است.

    ساختار و طراحی

    چنگ معمولاً از چوب، فلز و گاهی اوقات مواد دیگر ساخته می‌شود. این ساز دارای یک بدنه بزرگ و یک دسته بلند است که رشته‌های آن به صورت عمودی کشیده شده‌اند. تعداد رشته‌ها معمولاً بین ۴ تا ۴۷ متغیر است، که بر اساس نوع ساز و سبک موسیقی متفاوت است. هر رشته طول و ضخامت متفاوتی دارد، که به تولید نت‌های مختلف کمک می‌کند.

    نواختن چنگ

    نواختن چنگ به طور معمول با انگشتان دست انجام می‌شود. نوازنده با کشیدن انگشتان بر روی رشته‌ها نت‌ها را تولید می‌کند و می‌تواند با تغییر فشار و سرعت نواختن، دینامیک و احساسات مختلفی را منتقل کند. نوازندگان حرفه‌ای معمولاً از هر دو دست استفاده می‌کنند و تکنیک‌های مختلفی را برای ایجاد تنوع در صدا به کار می‌برند.

    کاربرد در موسیقی

    چنگ در انواع مختلف موسیقی، از جمله کلاسیک، جاز، و موسیقی فولکلور استفاده می‌شود. در موسیقی کلاسیک، چنگ به عنوان یک ساز ارکستری شناخته می‌شود و نقش مهمی در ترکیب صداهای مختلف ایفا می‌کند. همچنین در موسیقی سنتی ایرانی نیز سازهایی مشابه چنگ وجود دارند که به نام «چنگ» شناخته می‌شوند و در اجرای موسیقی مقامی و سنتی کاربرد دارند.

    نکات جالب

    1. تکنیک‌های نواختن: نوازندگان چنگ می‌توانند از تکنیک‌های پیچیده‌ای مانند «پیکاپ» و «آرپژ» برای ایجاد صدای خاص استفاده کنند.

    2. چنگ در ادبیات: این ساز به عنوان نمادی از زیبایی و الهام در ادبیات و شعر نیز مورد اشاره قرار گرفته است. شاعران بسیاری از چنگ به عنوان نماد هنر و خلاقیت یاد کرده‌اند.

    3. چنگ الکتریکی: با پیشرفت تکنولوژی، چنگ‌های الکتریکی نیز به وجود آمده‌اند که قابلیت‌های بیشتری را در زمینه ضبط و اجرا فراهم می‌آورند.

    4. توجه به نوازندگان زن: چنگ یکی از سازهایی است که به ویژه در میان نوازندگان زن محبوب بوده و بسیاری از نوازندگان معروف این ساز از زنان هستند.

    گذشته‌ی ساده harp چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده harp در زبان انگلیسی harped است.

    شکل سوم harp چی میشه؟

    شکل سوم harp در زبان انگلیسی harped است.

    شکل جمع harp چی میشه؟

    شکل جمع harp در زبان انگلیسی harps است.

    وجه وصفی حال harp چی میشه؟

    وجه وصفی حال harp در زبان انگلیسی harping است.

    سوم‌شخص مفرد harp چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد harp در زبان انگلیسی harps است.

    ارجاع به لغت harp

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «harp» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/harp

    لغات نزدیک harp

    • - harness technology
    • - harold
    • - harp
    • - harp on
    • - harp seal
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    whisperer whether or not vet vocal tract venerableness v used ural exhaust unite in that case oval no matter any way you slice it upcoming غلبه غلو کردن قلوه‌سنگ قیلوله فغان صلیب حوالی حواله گل گوشت چرخ‌کرده بیغوله قیل‌وقال قدر قرابت غربت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.