Hearer

ˈhɪrər ˈhɪərə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
شنونده ،گوش‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hearer

  1. noun Someone who listens attentively
    Synonyms: listener, auditor, witness, bystander, attender

لغات هم‌خانواده hearer

ارجاع به لغت hearer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hearer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hearer

لغات نزدیک hearer

پیشنهاد بهبود معانی