Listener

ˈlɪsnər ˈlɪsnə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    listeners

معنی

countable C1
مستمع، گوش‌دهنده، شنونده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد listener

  1. noun someone who listens attentively
    Synonyms:
    audience hearer witness ear attender auditor listenership heeder

ارجاع به لغت listener

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «listener» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/listener

لغات نزدیک listener

پیشنهاد بهبود معانی