همچنین میتوان از hoodie بهجای hoody استفاده کرد.
پوشاک هودی (نوعی ژاکت یا سویشرت کلاهدار)
I bought a new hoody for my workout sessions in the gym.
من برای جلسات تمرینیام در باشگاه هودی جدیدی خریدم.
The hoody hung on the back of the chair, ready to be worn.
هودی به پشتی صندلی آویزان شده و آمادهی پوشیده شدن بود.
The red hoody was so comfortable that I didn't want to take it off.
هودی قرمز آنقدر راحت بود که نمیخواستم آن را از تنم در بیاورم.
انگلیسی بریتانیایی فرد هودیپوش (کسی که هودی به تن دارد)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The hoody stood quietly in the corner.
فرد هودیپوش بهآرامی در گوشهای ایستاده بود.
The hoody leaned against the wall, waiting for his friends to arrive.
فردی هودیپوش به دیوار تکیه داده و منتظر آمدن دوستانش بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hoody» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hoody