(به گونهای که نشان میدهد شخصی گرسنه است) از روی گرسنگی، با گرسنگی، از روی گشنگی، با ولع
The sergeant gnawed hungrily at his cheese roll.
گروهبان از روی گشنگی، نونپنیرش رو مثل موش جوید.
He hungrily devoured six pieces of bread.
از روی گرسنگی شش تکه نان را بلعید.
(به گونهای که نشاندهندهی تمایل شدید به چیزی باشد) با میل مفرط، با ولع، از روی ولع، مشتاقانه، آرزومندانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Your competitors are hungrily eyeing your assets.
رقیبهای تو با ولع به داراییهای تو چشم دوختهاند.
She looked at him hungrily.
مشتاقانه به او نگاه کرد.
کلمهی "hungrily" در زبان فارسی بهمعنای «با گرسنگی»، «بهطور گرسنه»، یا «حریصانه» ترجمه میشود.
این واژه قید (adverb) است و از صفت hungry به معنای «گرسنه» مشتق شده است. کاربرد آن معمولاً برای توصیف نوعی رفتار، نگاه، یا عمل همراه با میل شدید به غذا یا حتی میل شدید به چیز دیگری غیر از خوراک (مانند قدرت، دانش یا عشق) به کار میرود.
در نخستین لایهی معنایی، «hungrily» به وضعیت فیزیولوژیکی و احساسی انسان اشاره دارد؛ حالتی که فرد از گرسنگی رنج میبرد و در پی یافتن غذاست. وقتی میگوییم کسی «hungrily ate the bread»، یعنی او نان را با ولع و شتاب خورد. در این معنا، واژه نهتنها گرسنگی فیزیکی را بیان میکند، بلکه حالتی از نیاز فوری و بیتابی را نیز منتقل میسازد. این نوع کاربرد در متون ادبی یا توصیفی معمولاً برای القای شدت احساس و تصویرسازی زنده از صحنه به کار میرود.
در سطحی استعاریتر، «hungrily» گاه به میل درونی و غیرمادی انسان اشاره دارد. مثلاً وقتی گفته میشود «she looked at the stars hungrily»، منظور این است که او با اشتیاقی بیپایان و عطشی روحی به آسمان مینگریست. در اینجا hunger یا گرسنگی، نمادی از آرزو، کنجکاوی یا عطش برای تجربه و شناخت است. این نوع استفاده در زبان ادبی و روانشناختی برای توصیف تمایل انسان به رشد و درک جهان پیرامون بسیار رایج است.
از دیدگاه زبانشناختی، واژهی «hungrily» قدرت تصویرسازی بالایی دارد و اغلب بار احساسی شدیدی را منتقل میکند. این واژه نهتنها یک عمل، بلکه نوعی حالت ذهنی را توصیف میکند. به همین دلیل در نوشتارهای خلاقانه، توصیف رفتار حیوانات، یا حتی در متون سینمایی برای نشاندادن شدت نیاز، میل یا اشتیاق استفادهی گستردهای دارد. در چنین بافتهایی، این واژه میتواند لحن جمله را از حالت معمولی به حالتی پرحرارت و زنده تبدیل کند.
«hungrily» واژهای است که مرز میان جسم و روح را در بیان نیاز و میل از میان برمیدارد. چه در توصیف کسی که با ولع غذایش را میخورد و چه در تصویر انسانی که با اشتیاق به رؤیاهایش مینگرد، این واژه همواره نشاندهندهی نیرویی درونی و ناآرام است. میتوان گفت که «hungrily» نهفقط واژهای دربارهی خوردن، بلکه دربارهی زیستن با اشتیاق و میل به دریافت بیشتر از زندگی است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hungrily» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hungrily