با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Independency

American: ɪndɪˈpendənsiː British: ˌɪndɪˈpendənsɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun plural
رجوع شود به: independence

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
noun plural
(حرف بزرگ) عقاید و روشهای استقلال خواهان کلیسایی
noun plural
(کشور یا ناحیه‌ی) مستقل
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد independency

  1. noun The condition of being politically free
    Synonyms: independence, autonomy, freedom, liberty, self-government, sovereignty

ارجاع به لغت independency

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «independency» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/independency

لغات نزدیک independency

پیشنهاد بهبود معانی