آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۰ بهمن ۱۴۰۲

    Inlay

    ˈɪnleɪ ˈɪnleɪ ˈɪnleɪ ˈɪnleɪ

    معنی inlay | جمله با inlay

    noun countable uncountable

    منبت، کنده‌کاری، خاتم‌کاری، مخراج‌کاری

    The antique cabinet featured exquisite wood inlay designs on its doors.

    کابینت عتیقه دارای طرح‌های عالی منبت چوبی روی درهایش بود.

    The artisan created a stunning mosaic inlay using colorful tiles on the floor.

    این صنعتگر با استفاده از کاشی‌های رنگی روی زمین، کنده‌کاری موزاییکی خیره کننده‌ای ایجاد کرد.

    verb - transitive

    منبت‌کاری کردن، خاتم‌کاری کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    He inlays the table with ivory.

    میز را با عاج منبت‌کاری می‌کند.

    She decided to inlay the intricate design onto the silver pendant for a more elegant look.

    او تصمیم گرفت این طرح پیچیده را روی آویز نقره‌ای خاتم‌کاری کند تا ظاهری زیباتر داشته باشد.

    verb - transitive

    در چیزی کار گذاشتن، خاتم‌کاری کردن، گوهرنشان کردن، مخراج‌کاری کردن، مرصع‌کاری کردن، جواهرنگاری کردن، لحیم‌کاری کردن

    The jeweler carefully inlayed the delicate gold into the intricate design on the silver pendant.

    جواهرساز بادقت طلای ظریف را در طرح پیچیده‌ی روی آویز نقره کار گذاشت.

    She carefully inlays gemstones into her handmade jewelry.

    او بادقت سنگ‌های قیمتی را در جواهرات دست‌ساز خود مرصع‌کاری می‌کند.

    noun countable

    پزشکی پرکردن دندان، ترمیم دندان

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

    مشاهده

    The dentist recommended an inlay for my tooth to repair the cavity.

    دندانپزشک برای ترمیم کرم‌خوردگی دندانم، پرکردن دندان را توصیه کرد.

    After the cleaning, the dentist proceeded the inlay my tooth.

    دندان‌پزشک پس از جرم‌گیری، اقدام به ترمیم دندان من کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد inlay

    1. verb parquet
      Synonyms:
      decorate trim veneer inset tessellate

    ارجاع به لغت inlay

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «inlay» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inlay

    لغات نزدیک inlay

    • - inland sea
    • - inlander
    • - inlay
    • - inlet
    • - inlier
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    eventually everlasting every one every other day exchange student exercise authority let go horny matcha pollen ghee tick off sine Ju quartz سبیل زن‌ذلیل ستبر سترگ سجود اتراق کردن اولویت بالاخره انضباط محابا پلمب پلمب کردن افتادن انداختن تزیین
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.